بیماری MS و افسردگی
افسردگی و بیماری MS اغلب با هم همراهند و با هم اتفاق می افتند.
پروسه این بیماری به خودی خودش افسردگی تولید می کند، همانطور که تاثیر روحی روانی روی زندگی با شرایط نگران کننده نورولوژیکال دارد.
علاوه براین، برخی از علائم ام اس با افسردگی ها همپوشانی می شود. پس به سختی قابل تشخیص است، اگر شرایط بدتری داشته باشید.
افسردگی عملکرد شما برای انجامش به بهترین نحو سخت می کند و ام اس هم مدیریت را سخت می کند.
مهم این است که از این شرایط آگاهی داشته باشید بتوانید به خودتان یا کسی که دارید کمک کنید.
متاسفانه با وجود اینکه می دانیم افسردگی چیست و چقدر شایع است، هنوز هم این لکه ننگ وجود دارد.
بسیاری از مردم با دانستن علائمشان بخاطر بیماری دیگری، احساس بهتری دارند.
زمانی که افسردگی و MS دارید، مهم این است که به یاد داشته باشید اصلا تقصیر شما نبوده.
افسردگی تان ممکن است به خاطر واکنش های شیمیایی و آناتومیکی مجزایی از MS باشد، یا تغییرات مغزتان به خاطر ام اس باشد که باعث تغییرات رفتاری و علائم دیگری در افسردگی تان می شود.
علاوه براین، مقابله با ناتوانی ها و جنبه های کاربردی ام اس، حال و روح شما را به هم می ریزد.
برخی متخصصین معتقدند که استرس و افسردگی ممکن است علائم MS را بدتر کند.
مدیریت این بیماری مثل یک راه حل تاثیرگذار است که باید صورت گیرد.
اما برخی از بیماری ها ـ درمان های تغییریافته برای ام اس ـ مثل درمان های اینترفرون آوونکس و بتاسرون که باعث بروز افسردگی می شوند.
افسردگی یک تشخیص کلینیکی است.
پزشک می پرسد که آیا تجربه ناراحتی، خستگی، بدبینی، مشکل خواب، و احساس گناه و ناامیدی دارید یا خیر.
آیا فکر خودکشی به ذهن تان رسیده یا اینکه تاحالا انجامش دادید یا خیر.
یکسری تست های تصویربرداری هم گرفته می شود.
پزشک آن ها را می بیند و تشخیص افسردگی را می دهد.
این تست ها باید دنبال شوند تا ارزیابی شود که علائمتان با درمان تغییر می کند یا خیر.
اگر هردو علائم ام اس و افسردگی را دارید، پزشک علائم هر کدام از بیماری ها را شرح می دهد، در صورتی که ببیند با هرکدام دست و پنجه نرم می کنید.
حتی اگر بسیاری از علائم افسردگی را داشته باشید، پزشک آزمایش خون می گیرد تا شرایط پزشکی که مثل افسردگی نشان می دهند، بررسی شود،
از جمله بیماری تیروئید یا آنمی.